ارشیدا جونمارشیدا جونم، تا این لحظه: 9 سال و 5 ماه و 30 روز سن داره

ارشیدای مامانی

دوستت دارم

گل من امروز از عمق وجود خودخدایم راصدا کردم، نمیدانم چه   میخواهی ولی امروز…برای تو،   برای رفع غمهایت، برای قلب زیبایت ،   برای آرزوهایت، به درگاهش دعا کردم   ومیدانم خدا از آرزوهایت خبردارد، یقین دارم دعاهایم اثر دارد.   همسر عزیزم مرتضی جونم از ته دلم میگم عاشقتم و بدون تو هیچم. ...
31 مرداد 1392

روز چهارهم

سلام دوست جونیام سلام ابجی سمیه ام، سلام ندا جون، سلام سمیرا جونم، سلام سولمازی، سلام فرشته جون امیدوارم همتون خوب باشین منم ای خوبم همچنان رژیمی هستم ، و سرشار از انرژی تا میام کم بیارم بخاطر شما خودمو باور می کنم و ادامه میدم خلاصه اینکه اگه شما رو نداشتم به هیچ وجه طاقت نمی اوردم .اینم جدولم:   صبحانه ١لیوان اب-یک عدد ساقه طلایی ........ م.و در مجموع  ٦ تا لیوان اب   نهار یک کف دست نون با ٢ قاشق کشک بادمجان و سبزی   م.و انگور - هندوانه- چای با یک قند   شام ٢ قاشق برنج با یک ران مرغ کوچک با سالاد شیرازی و ماست و سبزی   ورز...
31 مرداد 1392

روز سیزدهم

  صبحانه ٢ لیوان اب ........ م.و چند تا دونه چیپس -نوشمک   نهار  رفتم رستوران با دوستم همه چی خوردم - کوفتم بشه   م.و یک عدد بیسکویت  - ٢ لیوان اب  - هندوانه-  1شلیل   شام  ---------------هیچی   ورزش یک ونیم ساعت والیبال- دویدن دور باشگاه 10 دور -100 تا طناب-   نه گفتن مگه چیزی هم مونده که نه بگم بهش ...
31 مرداد 1392

روز دوازدهم

صبحانه ١لیوان اب ........ م.و ٢ تا دونه بیسکویت ساقه طلایی   نهار املت با ٣ کف دست نون -سبزی- ١ کاسه ماست   م.و یک نوشمک پرتقالی - ٢ لیوان اب به همراه ویتامین ث- هندوانه- شلیل   شام  کمی نون با پنیر و خیار و گوجه و سبزی. چای با خرما- ٢ لیوان اب   ورزش  ٣٠ مین پیاده روی- ٢٠٠ تا طناب-٣٠ مین حلقه ورزشی - ٢٠ تا درازنشست-١٠٠ تا ورزش پهلو   نه گفتن  به برنج و خورشت بادمجان - به رستوران رفتن واسه ناهار  وزن :٤٠٠/٦٣   ...
29 مرداد 1392

روز یازدهم

صبحانه ١لیوان اب ........ م.و یک رانی پرتقال-١٠ تا دونه پفک-یک نوشمک- هله هوله خوردم که نباید میخوردم.   نهار ١ خیار-١ گوجه-کمی پنیر- یک کف دست و نیم نون   م.و چای با یک خرما و یک بیسکویت-انگور-شلیل   شام دو کف دست نون با ١٠ تا میگو-سبزی- ٢ تا گوجه   ورزش ١٥ دقیقه حلقه- نیم ساعت پیاده روی-٢٠٠ تا طناب- ٢٠ تا درازنشست - ٦٠ تا ورزش پهلو   نه گفتن هیچی                          وزن: ٦٣/٥٠٠   ...
27 مرداد 1392

نظرسنجی

نظر سنجیییییییییییییییییییییییییییییییییییی سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام دوستای گلم یک نظر سنجی میذارم، امیدوارم نظر خودتو بگین و منم بهتر بتونم تصمیم بگیرم از این اسما کدوم واسه مغازه لوازم ارایشی و بهداشتی مناسب و شیک تره؟ مایسا - میکاپ-ناتالی -اتی سا- تک لب - دلناز - فشن-نارون - هانی -پوپک -بچه ها بگین کدوم قشنگ تره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟      
25 مرداد 1392

کلافه ام

سلاااااام عزیزای من بچه ها حالتون چطوره ؟ خوبین؟ راستش فردا رو میخوام استراحت کنم نه که میخوام پرخوری کنم نه میخوام کارهای عقب افتادمو جلو بندازم به پایان نامم برسم که اگه بشه شنبه برم پیش استاد راهنمام خیلی روش کار نکردم نمیدونم چرا اینطوری شدم فقط ماهها میان و میرن منم نشستم اینجا فقط دارم وقتمو تلف می کنم میخوام مثل ارادم توی رژیمم به اونم برسم خدایااااااا چقدر استرس دارم چه حال بدی دارم کاش ٤ ماه به عقب برمی گشتم کاششش تا میتونستم زودتر تمومش کنم همه ی هم کلاسی هام کارشون شده پایان نامه حالا من چی بخدا حالم خیلی بده ، بد نمیدونم چطور این زمان از دست رفته رو جبران کنم از همین الان میخوام درگیر پایان نامم بش...
24 مرداد 1392

روز دهم

سلااااااام به همه ی دوستان یعنی هیچکی در مورد  اسم قشنگ واسه مغازه لوازم ارایشی و بهداشتی هیچ نظری نداشت.منو باش با چه امیدی اومدم اینجا یه نفرم نظرشو نداده    حالا که این طوره ذوقم واسه نوشتنم کور شد. ...
24 مرداد 1392

روز نهم

سلام دوستای خوبم امیدوارم حال همتون خوبه خوب باشه ، شب همتون بخیر باشه خوب از امروزم یعنی چهارشنبه 23 مرداد بگم .خوب مثل خرس تا 12 ظهر خوابیدم، بعدم که بیدار شدم 2 ساعتی رو با همسری اس م اس بازی کردم .راستی بچه ها اینو بهتون نگفته بودم ، من و همسری قراره یک مغازه لوازم ارایشی بهداشتی راه بندازیم الانم دنبال مجوز و دکورو تابلو واسش هستیم.اخه روزا خیلی واسم کند میگذره همش منتظرم ببینم همسری کی از سرکار میاد تا بریم بیرونا بگردیم.یکمم به پایان نامم این چند روز رسیدم از فردا دیگه سفت و سخت دنبالشو میگیرم حتما. امروز عصر هم با ابجی سمیه ام و خواهر زادم رفتیم خیابون و خوش گذشت ،بعدم رفتیم خونه مامانم اینا شامم اونجا موندیم .و الان که دارم می...
24 مرداد 1392

روز هشتم (روز استراحت)

سلامممممم امروز و استراحت کردم چیز خاصی ام نخوردم راستش روز دوم پ.ر.ی.و.دیم بود .اصلا حالم خوب نبود. از فردا یه راه سخت رو پیش رو دارم. هفته ی دوم رژیمم شروع میشه.و همه میگن روند کاهش هم کند میشه.اما من عزمم جزمه. خوب دیگه تا فردا
23 مرداد 1392